این پل كه در نوع خود شاهكارى بی
نظیر از آثار دوره سلطنت شاه عباس اول است، به
هزینه و نظارت سردار معروف او الله وردى
خان بنا
شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض
دارد و طویل ترین پل زاینده رود است كه در سال
1005 هجرى ساخته شده است.
در
دوره صفویه،
مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در كنار
این پل صورت میگرفت. ارامنه جلفا، مراسم
«خاج شویان» را نیزدر
محدوده همین پل برگزار میكردهاند. پل مزبور
یكی از شاهكارهای معماری و پل سازی ایران و
جهان محسوب میشود.
و
به روایتی دیگر:
این
پل در سال (1011 ه.ق) به
اهتمام الله وردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به
فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى
كه در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده كه از هر چشمه
آب خارج مىگردیده، پلى بسیار عریض و طویل و
مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهك ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف
پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه
هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن
350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته
است:
1- راه وسط كه مخصوص عبور سواره و گردونه ها
بوده است. 2 و 3 دو طرف پل كه از میان گالالریها ى
زیبا مىگذشت و به پیاده رو
تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف كه دور آن نرده داشته و
موقع طغیان رود تفرجگاه باشكوهى بوده است، سرانجام
گالاریهاى پل به وسیله پله هاى ظریف بزیر پل متصل می شد و از زیر پل هم
موقع كم آبى عبور مىكردند. 6 از زیر پل بود.
مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد
تعیین كرده
اند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اكنون 33
دهانه دارد و از این رو به
پل 33 چشمه شهرت دارد.
این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل الله
وردیخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه
چشمه خوانده
اند و وجه تسمیه هر یك
چنین است:
1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند كه شاه عباس اول
دستور بناى آن را داده است و چون به
مباشرت و اهتمام الله وردیخان ساخته
شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینكه معبر مردم به جلفا بوده
آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل
چشمه داشته
پل چهل چشمه و اینك سى و سه چشمه دارد به پل
سى و سه چشمه اشتهار دارد.
این پل براى اتصال خیابان چهار باغ كهنه عباسى به
خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد
ساخته شده است. این پل در جشن
آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و
شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.
شرحى را كه سرپرسى سایكس انگلیسى راجع به این پل
نوشته از نظر اینكه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر
قرن سیزدهم و اوائل قرن
چهاردهم هجرى مجسم مىنماید عیناً در اینجا نقل می
گردد:
خیابان با شكوه چهارباغ از یك طرف به پل الله
وردیخان كشیده می
شود، كه با این كه حالیه روى بویرانى نهاده معذا
از پل هاى درجه اول
عالم به شمار مىآید، اینجا از یك شاهراه
سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل می
شوند. شكل فوق العاده و شگفت آور این پل كه
388
یارد طول آنست مقابل یك جاده سنگ فرش شدهاى
به عرض 30 پا بدین قرار است كه در آن سه معبر در
سه سطح مختلف تعبیه شده
كه یكى از آنها راه معمولى روى پل است كه در
دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساختهاند. طاق
نماها از طرفى برودخانه و از طرفى به
همین جاده مشرف می باشند، در بالا و پائین
این طاقنماها كه با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته
بود هر كدام یك پیاده روهائى است كه با پله
كانها باین راه اصلى وصل می شود و در كنار
سطح رودخانه معبر دیگرى است كه به طول رودخانه
امتداد می یابد. تنها انتقاد مخالفى كه
براى ساختمان این پل می شود كرد و آن
از تصویر هم نمایان است آنكه، پل مزبور در مقابل
جریان ضعیف و باریك زنده رود در بیشتر
فصول سال بیش از، اندازه جنبه ظرافت دارد.
در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است :
در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل الله وردیخان است كه به نام بانى و
سازنده آن خوانده می شود و در همان موقعى كه شاه
عباس دستور
كاشتن درختان چهارباغ را می داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این
پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج می
داد،
وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نكرده است. ایوانچه ها و غرفه
هاى زیبا و متناسب طرفین پل كه جاى نشستن اهالى و
عبور و مرور
است به همان حالت اولیه باقى مانده است.
طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر می باشد.
نوشته اند كه در ابتدا چهل چشمه داشته و به
تدریج سى و سه چشمه شده در
سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف
كرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى كه
چند چشمه پل از عبور آب محروم
گشته ممكن بود بكلى متروك شود وى در سال 1330 كه
آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان
را داشت شهامت و
شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین
خارج و مجراى عبور آب چشمه ها را باز كرد و
اقدام به ساختمان دیوارهاى
سنگى در طرف شمال رودخانه نموده كه هنوز آثارش
پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است.
در دوره صفویه ارامنه حق داشتند
تا میدانى كه اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال
التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى
تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور
كرده داخل شهر شوند در جلو این پل مجسمه رضا شاه
كبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده می
شود كه اسبى سوار و به طرف شما متوجه است
اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند ویا میدان
مجسمه نامیده میشود.
در شمال شرقى پل یعنى اول خیابانى كه به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى
است كه بیاد مقبره كمال الدین اسماعیل قبرش در
جهانباره
است ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مىشود كه به طرف پل
جوئى و خواجو امتداد دارد.
به طورى كه ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود
را در گذشته و حال تشریح كرده و اقتضاء داشت كه
براى
استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.
تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود كه نظم الدوله ابوتراب
نورى آن را ترجمه كرده چنین نوشته است:
پلى كه در وسط خیابان تقاطع می كند موسوم به پل
الله وردیخان كه بانى آن بوده است می باشند و آن
را پل جلفا هم می گویند.
این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن
بیك میزان است. دو طرف آن از وسطش پستتر نیست،
350 قدم طول و بیست قدم عرض
دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از
سنگ ساخته شده كه خلى پست و كم ارتفاع است، در دو
كناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به
طول تمام امتداد پل كه چندین طاق با
پایه هاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را
نگاهداشته اند دیده می شود، اشخاصى كه می
خواهند هوا خورى كنند وقتى كه خیلى
گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور می نمایند،
اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است كه به
منزله نرده و نگهبان است.
و روزه نهائى به
طرف رودخانه درآید كه هواى لطیف و خنك از آن داخل
راهرو می شود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر
است و به
توسط پله به راحتى بالاى آنها می روند.
فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یك معبر
دیگر هم دارد كه در تابستان و وقع كمى آب به
واسطه خنكى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى كه
تخته سنگها نزدیك هرم اتفاق افتاده می
توان از
روى آنها رد شد بدون اینكه پاتر بشود. از
تمام دهنه هاى زیر پل به واسطه درهائى كه به هر
چشمه گذراده اند می توان عبور نمود از
پلكانى كه در قطر پایه پل ساخته شده از روى
پل به زیر چشمه ها و طاقها پائین می روند و
همینطور پله هائى در دو طرف دارد كه به
بالاى
مهتابى روى راهروها صعود می نمایند و عرض
راه پله ها 4 ذرع تقریباً است، و در دو طرف نرده
و محافظى كشیدهاند كه از پرت شده
جلوگیرى مینمایند.
در هر حال اكنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه
اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار
میرود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى
رسیده است.
شاه عباس اول به طورى كه مورخان و سیاحان خارجى نوشته اند در هر حال در جشن
آبریزان شركت می كرد و اگر در اصفهان بود در كنار
زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در كنار دریاى خزر، و
گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزار میكرد.
در
كتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز كه
شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار
كرده چنین نوشته
است :
جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام می یافت. گذشته از باغ نقش
جهان پل الله وردى خان را نیز آئین می بستند و
چراغان
می كردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت می گرفت،
و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته می
شد.
از آن جمله در سال 1018 با آنكه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به
فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر
سر پل
گلریزان كردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار
كرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن
سال را به
ایشان بخشید .
موضوعى كه باقى ماند تاریخ بناى پل است كه به امر شاه عباس كبیر انجام شده
است. آنچه مسلم است در سال 1018 كه جشن گلریزان در
حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولى مورخان سال اتمام را
متفاوت نوشته اند:
اللهوردیخانه در سال (1004 ه.ق) از طرف شاه عباس
اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره
امور و تمشیت می پرداخت تا
اینكه حكومت كهكیلویه هم بر حوزه حكومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ
استنباط می شود كه شاه عباس پس از استقرار به
سلطنت و پیش از اینكه مقر خود را
اصفهان قرار دهد در صدد بوده كه اصفهان را به
پایتختى انتخاب كند و از این رو دستور داده بود كه
طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا كردند و آن
براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام الله وردیخان
به فراس هم از این نظر بوده كه اقدامات
عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و
عمد تاً باید عمران اصفهان از بعد از تاریخ اعزام
الله وردیخان یعنی بعد از سال (1004
هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین
طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى كمرهاى هم
ساختمان پل الله وردیخان در سال (1005
ه.ق) اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ
در (1005 ه.ق) و تكایا چهارباغ در (1011 ه.ق) و در
سال (1025 ه.ق) تمام
ساختمانهائى كه از زمان شاه عباس شروع شده
بوده سرانجام یافته بوده است.
واما اینكه گفته شده در سال (1011 ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام
پل كه (1005 ه.ق) باشد مغایر است، مى توان گفت
الله وردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امكان عبور و مرور ساخته بوده كه
در (1005 ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در
(1011 ه .ق) مأمور شده كه پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز
بسازد كه در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از
طبقه دوم
مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تكمیل پل بوده است و با
این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود .
|